افرادی که ناشنوا به جهان میان به چه زبانی فکر می نمایند؟

به گزارش وبلاگ خبری گردشگری، سفر به جهانی ناشنواها

یکی از سوالاتی که ممکن است توسط افراد پرسش پرسیده گردد این است که افرادی که ناشنوا به جهان می آیند به چه زبانی فکر می نمایند. این سوال همیشه برای افرادی که در چنین شرایطی قرار ندارند یک مسئله پیچیده و نا معلوم بوده و بسیاری را دچار چالش نموده است.

افرادی که ناشنوا به جهان میان به چه زبانی فکر می نمایند؟

در این مطلب قصد داریم تا به این سوال بسیار مهم پاسخ داده و بیان کنیم که افراد ناشنوا چطور فکر می نمایند و از چه زبانی برای این کار بهره می برند. با ما همراه باشید تا به این سوال بسیار مهم پاسخ دهیم.

زبان تفکر ناشنوایان چیست؟

یکی از مسائلی که همیشه بشریت با آن روبرو بوده این است که افرادی که در شرایط خاص قرار نداشته و به آن ها افراد نرمال جامعه می گویند، همیشه افراد خاص را با متر و معیارهای خود تحلیل می نمایند و همین مسئله باعث نتیجه گیری های اشتباهی در طول تاریخ شده است. چپ دستان بسیار زیادی در طول تاریخ به خاطر این مسئله دچار مشکل شدند و مجبور بودند تا نوشتن با دست راست را یاد بگیرند.

افرادی که سالم بوده و مشکل ناشنوایی ندارند، در هنگام تفکر از زبان مادری خود استفاده می نمایند، اما علم ثابت نموده که در واقع تفکر لزوماً متکی به زبان نبوده یا حداقل متکی به زبانی متعارف که قابل تکلم باشد، نیست.

در واقع افراد می توانند به وسیله تصور کردن، به یاد آوردن الگوهای سه بعدی، ژست ها، حرکات بدن، هیجانات، احساسات و موارد این چنینی که هیچ ارتباطی به زبان نداشته نیز تفکر نمایند.

اگر بخواهیم مثالی در این حوزه بزنیم که افراد بتوانند با درک بهتری با این مقوله برخورد نمایند باید گفت که سایر پستانداران و پرندگان نیز از همین شیوه برای تفکر استفاده می نمایند.

این موضوع به خصوص در جانورانی که برنامه ریزی نموده و برای کارهای خود نقشه می کشند به وضوح دیده می گردد. در واقع آن ها از تفکر غیر زبانی بهره می برند، حتی آن ها خواب نیز می بینند و این نشان می دهد که برای تفکر و کارکرد مغز حتما احتیاج به زبانی که از واژه ها و صداها به وجود آمده نیست.

بر اساس آنالیز های انجام شده می توان گفت ناشنوایانی که از زبان اشاره برای ارتباط برقرار کردن با سایر افراد استفاده می نمایند، درست مثل سایر افراد برای تفکر کردن احتیاج به یک زبان دارند، اما نکته بسیار مهم این است که آن ها به جای اندیشیدن و فکر کردن به صداها، به حرکات دست فکر نموده و از این طریق در ذهن خود فرآیند تفکر را انجام می دهند.

افراد ناشنوا پیش از یادگیری زبان اشاره به چه طریق فکر می نمایند؟

حال که به این سوال بسیار مهم پاسخ دادیم که افراد ناشنوا از چه زبانی برای تفکر استفاده می نمایند، سوال دیگری که ممکن است پرسیده گردد این است که اگر یک فرد ناشنوا با زبان اشاره و حرکات دست آشنا نباشد، چگونه می تواند فرایند تفکر کردن را انجام می دهد، چرا که بیان شد افراد ناشنوا به وسیله به یاد آوردن حرکات دست فکر می نمایند.

در پاسخ به این سوال باید گفت که مهم ترین گروهی که دارای چنین شرایطی هستند و می توان آن ها را مورد آزمایش و ارزیابی قرار داد، بچه ها ناشنوا هستند که هنوز با زبان اشاره آشنا نشده و نمی توانند از این زبان برای برقراری ارتباط استفاده نمایند.

آنالیز های انجام شده نشان می دهد که این دسته از افراد ناچار هستند تا برای تفکر به محتواهای ساده تر در ذهن شان رجوع نمایند. این محتوا شامل احساسات، هیجانات، علائم حسی، بوها و موارد این چنینی می گردد.

در واقع در ذهن افراد مفاهیم ساده تری برای تفکر مورد استفاده قرار می گیرد و زمانی که این گروه از ناشنوایان با زبان اشاره و حرکات دست آشنا می شوند، این حرکات جایگزین رفتارهای ساده تری است که در ذهن آن ها در گذشته مورد استفاده قرار می گرفت.

آشنایی یادگیری مهارت های زبانی در بین افراد ناشنوا

همان طور که در بخش قبلی اشاره نمودیم، به هر میزانی که فرد ناشنوا در مهارت های زبانی رشد کند، روش های جدید و پیچیده تر جایگزین روش های قدیمی و ساده تر می گردد.

این مسئله سبب می گردد تا ذهن افراد کوشش کند که از این روش ها برای تفکر بهره ببرد و نتایج قابل قبولی را به دست بیاورد.

نمونه های بسیار زیادی در طول تاریخ وجود دارند که افراد ناشنوا توانسته اند با یادگیری مهارت های زبانی رشد بسیار زیادی نموده و کارهای مختلفی انجام دهند.

اگر بخواهیم نمونه هایی از این دست را نام ببریم می توان به هلن کلر اشاره نمود. او در 19 ماهگی ناشنوا و نابینا شد و در هنگام تحصیل با مسائل مختلفی روبرو بود.

معلم هلن اما روش جالبی را برای بهبود شرایط هلن کلر به وجود آورد. او کلمات را در کف دستان هلن می نوشت و از این طریق او توانست مهارت های مختلف زبانی را به دست بیاورد.

در کمال تعجب باید گفت که خروجی چنین روشی این بود که هلن توانست در مهارت های زبانی به حدی پیشرفت کند که تبدیل به یک نویسنده و فعال سیاسی شد.

هلن کلر تنها یکی از نمونه هایی است که ثابت می نماید افراد ناشنوا نیز اگر در معرض تعلیم و یادگیری مهارت های زبانی باشند، می تواند درست همانند سایر افراد با دنیا پیرامون خود ارتباط برقرار نموده و پیشرفت چشمگیری نمایند.

نقش تعلیم در رشد افراد ناشنوا

همان طور که مشاهده کردید، یک فرد ناشنوا مثل هلن کلر توانست با تعلیم درست، اصولی و خلاقانه همانند سایر افراد شده و فعالیت هایی را انجام دهد که هیچ کس از یک فرد ناشنوا توقع ندارد. این مسئله ثابت می نماید که فرایند تعلیم و آموزش افراد ناشنوا تا چه اندازه می تواند باعث شکوفایی آن ها گردد.

امروزه افراد بسیار زیادی در حوزه ناشنوایان آنالیز و تحقیق می نمایند و در نتیجه این آنالیز ها شاهد خروجی های جذابی از تحقیقات آن ها هستیم.

افرادی که با ناشنوایان در ارتباط هستند، می توانند از این تحقیقات استفاده نموده و روش های جدید و خلاقانه را برای تعلیم و آموزش ناشنوایان مورد استفاده قرار دهند . بی شک یک معلم می تواند در این زمینه بهترین فرد برای تقویت مهارت های زبانی یک ناشنوا باشد.

منبع: الی گشت

به "افرادی که ناشنوا به جهان میان به چه زبانی فکر می نمایند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "افرادی که ناشنوا به جهان میان به چه زبانی فکر می نمایند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید