کهنه کارترین دست فروش کتاب در مهاباد می خواهد تغییر شغل دهد

به گزارش وبلاگ خبری گردشگری، به گزارش خبرنگار خبرنگاران در آذربایجان غربی، هر روز کمد جادویی اش را در نبش چهارراه آزادی باز می کرد تا در اصلی ترین و شلوغ ترین چهارراه شهرش مهاباد، مهمان دل رهگذران گردد. عبدالله آتش پوش که دوستداران کتاب او را به کاک شه پول می شناسند، هر روز درِ جعبه آهنی خود را باز می کرد، کتاب ها را در عناوین مختلف، تازه و قدیمی داخل جعبه روی هم می چید تا زینت بخش سکوی نیم متری نبش چهار راه آزادی باشد.

کهنه کارترین دست فروش کتاب در مهاباد می خواهد تغییر شغل دهد

از فلسفه گرفته تا تاریخ، جامعه شناسی، ادبیات، کتب علمی، رمان های ایرانی و خارجی و کتاب هایی که به جرئت می توان گفت هیچ کجای دیگر نمی توان امثالشان را پیدا کرد، در چنته کاک شه پول پیدا می گردد. بیشتر کتاب ها چاپ قدیم اند اما کتاب های تازه هم پیدا می گردد. کاک شه پول بعد از چیدن کتاب ها به ردیف، می نشست و شروع به کتاب خواندن می کرد. اما الان دیگر خبری از این دوستدار کتاب نیست.

این دستفروش قدیمی کتاب در شهرستان مهاباد درباره کسب و پیشه خود به خبرنگار ایبنا گفت: اگر بخواهم دقیق حساب کنم، 37 سال است که کارم کتابفروشی است. دیگر با کتاب ها انس گرفته ام، هزاران جلد کتاب دارم که بیشترشان را خوانده ام. کتاب هایم را بیشتر از انتشاراتی ها می گیرم. برخی ها را به عنوان کتاب دست دوم از مردم می خرم یا معاوضه می کنم. در حال حاضران صاحب هزاران جلد کتاب مختلف هستم که هر کدام خواستار خودش را دارد. قبلا شرایط فروش کتاب قانع نماینده بود، اما دو سال است فروش راکد شده است.

عبدالله آتش پوش، با بیان اینکه بساط کتاب هایم را جلوی مدارس و یکی از میادین اصلی شهر می چیدم و هر غروب آنها را جمع می کردم، اضافه نمود: به صورت امانت به مغازه کتابفروشی مرحوم موفقی که از اولین کتابفروشان مهاباد بود، می سپردم و صبح از نو شروع به کار کتابفروشی سیار می کردم، تا اینکه به اینجا در نبش چهارراه (آزادی) آمدم و الان 32 سال است که در اینجا مستقر شده ام و حالا چند کتابفروش دیگر هم به اینجا آمده و مشغول کاراند.

کاک شه پول، در پاسخ به این سوال که چگونه به حوزه کتاب های دست دوم وارد شدید؟، گفت: در ابتدا عکس و پوستر مشاهیر و بزرگان را می فروختم و کارم را با 15 تا 20 جلد کتاب شروع کردم. روستا به روستا می گشتم. 32 سال پیش مردم روستا بیشتر خواستار پوستر و آدامس محلی بودند، تا کتاب. کمتر پیش می آمد تا بتوانم کتابی را بفروشم؛ هرچند کتب شعر کُردی آن موقع هواداران زیادی داشت. اشعار مامۆستا هێمن، نالی و قانع را مردم دوست داشتند.

این دست دوم فروش کتاب در مهاباد در پاسخ به این سوال که استقبال خریداران از کتاب های دست دوم چگونه است؟، ادامه داد: قیمت کتاب های قدیمی ام پایین تر است و این شاید دلیلی باشد که مردم به من مراجعه می نمایند. اما کتاب های چاپ جدید را به قیمت روی جلد می فروشم. کتابهای تاریخی، کتاب های به زبان کُردی و شعر بیشترین خریدار را دارند.

وی با اشاره به اینکه گاه پیش آمده که کسی به من مراجعه نموده اما پول کافی برای خرید کتاب در جیب نداشته است و این مسئله برای من بسیار آزاردهنده بوده است، گفت: سود حاصل از فروش کتاب ها زیاد نیست و نمی صرفد که من مغازه اجاره کنم. تنها عشق و علاقه به کتاب و دنیای کتابخوانی است که موجب شده من تا الان در این شغل باقی مانده ام و ابتکارات فراوانی در شغل خود انجام داده ام.

شه پول ادامه داد: همین حرفه نیز به من یاری نموده تا قلم در دست بگیرم و بنویسم، درحالی که سوادم کم است ولی همواره به کتاب علاقه داشته و سعی نموده ام تا بعدها به صورت متفرقه به تحصیل بپردازم. با این حال از مطالعه آزاد دست نکشیدم و توانستم در امر ترجمه و شعر هم، تالیفاتی داشته باشم.

عبدالله آتش پوش در پاسخ به این سوال که درآمدتان چطور است و چه خطری شغل شما را تهدید می نماید؟، گفت: در ابتدای کار وضع فروش رضایت بخش بود، به همین خاطر به دنبال شغل دوم و یا منبع درآمد دیگری نبوده ام، اما الان دو سال است که با رشد و ترویج فضای مجازی و کتاب الکترونیکی در میان مردم از جمعیت کتابخوان کاسته شده و از طرف دیگر، مسائل اقتصادی به مردم اجازه نمی دهد پولی را صرف خرید کتاب نمایند.

وی اضافه نمود: در مدتی که به این شغل مشغول بودم بارها فراز و نشیب هایی را تجربه نموده ام و می خواستم به شهر دیگری نقل مکان کنم، اما حضور انسان های شریف و دلسوز در مهاباد باعث دلگرمی من شد و این یکی از دلایلی بود که من در این شهر ماندگار شدم. ولی اکنون می خواهم تغییر شغل بدهم.

این دست دوم فروش کتاب در مهاباد نظرش را هم درباره دستفروشان کتاب و کسانی که در کنار خیابان مبادرت به فروش کتاب می نمایند، اینگونه بیان نمود:امروز کتاب فروشان نبش چهارراه (آزادی) چهره ای فرهنگی به مرکز شهر بخشیده اند. هرچند گاه برای آنها مزاحمت هایی ایجاد می گردد اما نمی توان منکر این قضیه شد که کار آنها با دستفروشی کاملا مجزا است و سد معبری هم ایجاد ننموده اند غیر از تشویق مردم به کتاب و کتابخوانی، چرا که رهگذران ترجیح می دهند حین عبور از خیابان نگاهی هم به کتاب ها بیاندازند.

کاک شه پول به اثرات شیوع ویروس کرونا بر کسب و کارش هم اشاره نمود و گفت: این کرونا موجب شده تا من یک ماه نتوانم کتابفروشی بکنم و فروش اینترنتی هم پاسخگو نبوده و سه یا چهار روز یک بار به زور یک کتاب بتوانم بفروشم؛ این اصلا خوب نیست.

آتش پوش، با بیان اینکه من بابت کتاب هایی که الان خریده ام، بدهکار هستم، اضافه نمود: اگر کسی حاضر گردد تمام کتاب های من را یک جا بخرد، من حاضرم آنها را بفروشم و به شغل دیگری بپردازم، چراکه دیگر فروش کتاب در این زمان پاسخگوی مخارج زندگی و هزینه درمان کودک بیمارم نیست.

این دست دوم فروش کتاب در مهاباد در پاسخ به این سوال که انتظارات شما از متولیان صنف کتابفروشی چیست؟، گفت: من تا حالا به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان مراجعه ننموده ام و دلیلی هم نمی بینم به آنجا بروم، بلکه مسئولین خودشان باید شرایط را بسنجند و پیگیر باشند. در این اوضاع که اقساط و چک های من در حال برگشت خوردن است، حداقل می توانند با یاری های اقتصادی از ما حمایت نمایند.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "کهنه کارترین دست فروش کتاب در مهاباد می خواهد تغییر شغل دهد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کهنه کارترین دست فروش کتاب در مهاباد می خواهد تغییر شغل دهد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید